Pl. Cr. (Part LXXX)

Nima Mohammadi / Platonic Corpus / Crito
  • Created on 2023-02-25 19:24:49
  • Translated by Nima Mohammadi
  • Aligned by Nima Mohammadi
Ἑλληνική Transliterate
فارسی Transliterate

( 0 ) 0% GRC
( 4 ) 100% GRC - FAR

( 4 ) 100% GRC - FAR
( 0 ) 0% FAR

Pl. Cr. (Part LXXXI)

Nima Mohammadi / Platonic Corpus / Crito
  • Created on 2023-02-25 21:16:27
  • Translated by Nima Mohammadi
  • Aligned by Nima Mohammadi
Ἑλληνική Transliterate
فارسی Transliterate
سقراط
پس نباید مقابله به مثل کردن و نه بدرفتاری با هیچ یک از آدمیان , صرف‌نظر از هر چیزی که به دست آن‌ها تحمیل شده باشد . و بنگر , ای کریتون , که مبادا با اقرار به این , عقیده‌ای ناهمسو را بپذیری : چون می‌دانم که کسان اندکی نیز این را باور داشته و باور خواهند داشت . اکنون آنانی که این را باور دارند و آنانی که ندارند , آنان را نقطه نظر مشترکی نیست , بلکه آن‌ها به اجبار/به طور غریزی با نظاره مقصود/پویه همدیگر , یکدیگر را خرد می‌شمارند . حال اینک نیز تو بسیار خوب بسنج که آیا تو سهیم/هم‌دل/هم‌رأی و هم‌عقیده هستی و از این منظر/دیدگاه شروع می‌کنیم , که نه بدی کردن نه مقابله به مثل و نه با واکنشی بد پاسخ/نشان دادن برای انتقام‌گیری به هنگام رنجور گشتن هرگز درست نیستند , یا از این منظر/دیدگاه دوری می‌جویی و هم‌رأی نیستی ؟ همانا نیز چون از مدت مدیدی و حتی هنوز بر این باورم , اما اگر تو به هر نتیجه دیگری دست یافته‌ای , سخن گوی و تعلیم ده . حتی اگر بر آن [ گزاره ] پیشین پایداری می‌ورزی/پایبندی , به این [ گزاره ] پسین گوش ده .

( 0 ) 0% GRC
( 143 ) 100% GRC - FAR

( 196 ) 98% GRC - FAR
( 5 ) 2% FAR

Pl. Cr. (Part LXXXII)

Nima Mohammadi / Platonic Corpus / Crito
  • Created on 2023-02-25 21:18:05
  • Translated by Nima Mohammadi
  • Aligned by Nima Mohammadi

Pl. Cr. (Part LXXXIV)

Nima Mohammadi / Platonic Corpus / Crito
  • Created on 2023-02-26 10:18:57
  • Translated by Nima Mohammadi
  • Aligned by Nima Mohammadi
Ἑλληνική Transliterate
فارسی Transliterate

( 0 ) 0% GRC
( 3 ) 100% GRC - FAR

( 5 ) 100% GRC - FAR
( 0 ) 0% FAR

Pl. Cr. (Part LXXXVII)

Nima Mohammadi / Platonic Corpus / Crito
  • Created on 2023-03-05 10:15:49
  • Translated by Nima Mohammadi
  • Aligned by Nima Mohammadi
Ἑλληνική Transliterate
فارسی Transliterate
Σωκράτης
ἀλλ᾽ ὧδε σκόπει . εἰ μέλλουσιν ἡμῖν ἐνθένδε εἴτε ἀποδιδράσκειν , εἴθ᾽ ὅπως δεῖ ὀνομάσαι τοῦτο , ἐλθόντες οἱ νόμοι καὶ τὸ κοινὸν τῆς πόλεως ἐπιστάντες ἔροιντο : εἰπέ μοι , Σώκρατες , τί ἐν νῷ ἔχεις ποιεῖν ; ἄλλο τι τούτῳ τῷ ἔργῳ ἐπιχειρεῖς διανοῇ τούς τε νόμους ἡμᾶς ἀπολέσαι καὶ σύμπασαν τὴν πόλιν τὸ σὸν μέρος ; δοκεῖ σοι οἷόν τε ἔτι ἐκείνην τὴν πόλιν εἶναι καὶ μὴ ἀνατετράφθαι , ἐν ἂν αἱ γενόμεναι δίκαι μηδὲν ἰσχύωσιν ἀλλὰ ὑπὸ ἰδιωτῶν ἄκυροί τε γίγνωνται καὶ διαφθείρωνται ; τί ἐροῦμεν , Κρίτων , πρὸς ταῦτα καὶ ἄλλα τοιαῦτα ; πολλὰ γὰρ ἄν τις ἔχοι , ἄλλως τε καὶ ῥήτωρ , εἰπεῖν ὑπὲρ τούτου τοῦ νόμου ἀπολλυμένου ὃς τὰς δίκας τὰς δικασθείσας προστάττει κυρίας εἶναι . ἐροῦμεν πρὸς αὐτοὺς ὅτι ἠδίκει γὰρ ἡμᾶς πόλις καὶ οὐκ ὀρθῶς τὴν δίκην ἔκρινεν ; ταῦτα τί ἐροῦμεν ;
سقراط
به گونه دیگر بسنج . اگر قرار بود یا که بر گریختن ما از اینجا , یا هر آنچه که باید این را نامید , قانون و بادرم/شهروندان دولت‌شهر آمده با متوقف ساختن [ ما ] بپرسند : « به من بگوی , ای سقراط , چه در سر می‌پرورانی برای انجام دادن ؟ یا دیگر چه [ می‌پرورانی ] که با کوشش در این امر در حد توان خود قصد ویران ساختن قوانین و نیز سراپای دولت‌شهر ما را داری ؟ یا هنوز می‌پنداری چنین دولت‌شهری می‌تواند وجود داشته باشد که در آن تصمیمات گرفته شده بی‌اعتبار بوده لیکن به دست فرومایگان بی‌معتبر گشته و نیز منسوخ گردند , و از هم نپاشد ؟ » چه گوییم , ای کریتون , در پاسخ به این و قبیل این‌ها ؟ چرا که ممکن است کسی [ حرف ] بسیاری برای گفتن درباره این قوانین منسوخ گشته داشته باشد , و نیز به خصوص که بلیغ/فصیح باشد , که تبیین می‌کند تصمیمات گرفته شده معتبر هستند . یا در پاسخ به آن‌ها بگوییم که « چون دولت‌شهر به ما ستم روا داشته و تصمیم نادرستی گرفته‌اند ؟ » این را بگوییم یا چه ؟

( 0 ) 0% GRC
( 158 ) 100% GRC - FAR

( 185 ) 95% GRC - FAR
( 9 ) 5% FAR

Pl. Cr. (Part LXXXVIII)

Nima Mohammadi / Platonic Corpus / Crito
  • Created on 2023-03-05 10:17:15
  • Translated by Nima Mohammadi
  • Aligned by Nima Mohammadi
Ἑλληνική Transliterate
فارسی Transliterate

( 0 ) 0% GRC
( 8 ) 100% GRC - FAR

( 9 ) 100% GRC - FAR
( 0 ) 0% FAR

Pl. Cr. (Part LXXXIX)

Nima Mohammadi / Platonic Corpus / Crito
  • Created on 2023-03-16 21:44:08
  • Modified on 2023-03-16 22:08:29
  • Translated by Nima Mohammadi
  • Aligned by Nima Mohammadi
Ἑλληνική Transliterate
فارسی Transliterate
Σωκράτης
τί οὖν ἂν εἴπωσιν οἱ νόμοι : Σώκρατες , καὶ ταῦτα ὡμολόγητο ἡμῖν τε καὶ σοί , ἐμμενεῖν ταῖς δίκαις αἷς ἂν πόλις δικάζῃ ; εἰ οὖν αὐτῶν θαυμάζοιμεν λεγόντων , ἴσως ἂν εἴποιεν ὅτι Σώκρατες , μὴ θαύμαζε τὰ λεγόμενα ἀλλ᾽ ἀποκρίνου , ἐπειδὴ καὶ εἴωθας χρῆσθαι τῷ ἐρωτᾶν τε καὶ ἀποκρίνεσθαι . φέρε γάρ , τί ἐγκαλῶν ἡμῖν καὶ τῇ πόλει ἐπιχειρεῖς ἡμᾶς ἀπολλύναι ; οὐ πρῶτον μέν σε ἐγεννήσαμεν ἡμεῖς , καὶ δι᾽ ἡμῶν ἔλαβε τὴν μητέρα σου πατὴρ καὶ ἐφύτευσέν σε ; φράσον οὖν , τούτοις ἡμῶν , τοῖς νόμοις τοῖς περὶ τοὺς γάμους , μέμφῃ τι ὡς οὐ καλῶς ἔχουσιν ; οὐ μέμφομαι , φαίην ἄν . ἀλλὰ τοῖς περὶ τὴν τοῦ γενομένου τροφήν τε καὶ παιδείαν ἐν καὶ σὺ ἐπαιδεύθης ; οὐ καλῶς προσέταττον ἡμῶν οἱ ἐπὶ τούτῳ τεταγμένοι νόμοι , παραγγέλλοντες τῷ πατρὶ τῷ σῷ σε ἐν μουσικῇ καὶ γυμναστικῇ παιδεύειν ; καλῶς , φαίην ἄν . εἶεν . ἐπειδὴ δὲ ἐγένου τε καὶ ἐξετράφης καὶ ἐπαιδεύθης , ἔχοις ἂν εἰπεῖν πρῶτον μὲν ὡς οὐχὶ ἡμέτερος ἦσθα καὶ ἔκγονος καὶ δοῦλος , αὐτός τε καὶ οἱ σοὶ πρόγονοι ; καὶ εἰ τοῦθ᾽ οὕτως ἔχει , ἆρ᾽ ἐξ ἴσου οἴει εἶναι σοὶ τὸ δίκαιον καὶ ἡμῖν , καὶ ἅττ᾽ ἂν ἡμεῖς σε ἐπιχειρῶμεν ποιεῖν , καὶ σοὶ ταῦτα ἀντιποιεῖν οἴει δίκαιον εἶναι ; πρὸς μὲν ἄρα σοι τὸν πατέρα οὐκ ἐξ ἴσου ἦν τὸ δίκαιον καὶ πρὸς δεσπότην , εἴ σοι ὢν ἐτύγχανεν , ὥστε ἅπερ πάσχοις ταῦτα καὶ ἀντιποιεῖν , οὔτε κακῶς ἀκούοντα ἀντιλέγειν οὔτε τυπτόμενον ἀντιτύπτειν οὔτε ἄλλα τοιαῦτα πολλά : πρὸς δὲ τὴν πατρίδα ἄρα καὶ τοὺς νόμους ἐξέσται σοι , ὥστε , ἐάν σε ἐπιχειρῶμεν ἡμεῖς ἀπολλύναι δίκαιον ἡγούμενοι εἶναι , καὶ σὺ δὲ ἡμᾶς τοὺς νόμους καὶ τὴν πατρίδα καθ᾽ ὅσον δύνασαι ἐπιχειρήσεις ἀνταπολλύναι , καὶ φήσεις ταῦτα ποιῶν δίκαια πράττειν , τῇ ἀληθείᾳ τῆς ἀρετῆς ἐπιμελόμενος ; οὕτως εἶ σοφὸς ὥστε λέληθέν σε ὅτι μητρός τε καὶ πατρὸς καὶ τῶν ἄλλων προγόνων ἁπάντων τιμιώτερόν ἐστιν πατρὶς καὶ σεμνότερον καὶ ἁγιώτερον καὶ ἐν μείζονι μοίρᾳ καὶ παρὰ θεοῖς καὶ παρ᾽ ἀνθρώποις τοῖς νοῦν ἔχουσι , καὶ σέβεσθαι δεῖ καὶ μᾶλλον ὑπείκειν καὶ θωπεύειν πατρίδα χαλεπαίνουσαν πατέρα , καὶ πείθειν ποιεῖν ἂν κελεύῃ , καὶ πάσχειν ἐάν τι προστάττῃ παθεῖν ἡσυχίαν ἄγοντα , ἐάντε τύπτεσθαι ἐάντε δεῖσθαι , ἐάντε εἰς πόλεμον ἄγῃ τρωθησόμενον ἀποθανούμενον , ποιητέον ταῦτα , καὶ τὸ δίκαιον οὕτως ἔχει , καὶ οὐχὶ ὑπεικτέον οὐδὲ ἀναχωρητέον οὐδὲ λειπτέον τὴν τάξιν , ἀλλὰ καὶ ἐν πολέμῳ καὶ ἐν δικαστηρίῳ καὶ πανταχοῦ ποιητέον ἂν κελεύῃ πόλις καὶ πατρίς , πείθειν αὐτὴν τὸ δίκαιον πέφυκε : βιάζεσθαι δὲ οὐχ ὅσιον οὔτε μητέρα οὔτε πατέρα , πολὺ δὲ τούτων ἔτι ἧττον τὴν πατρίδα ; τί φήσομεν πρὸς ταῦτα , Κρίτων ; ἀληθῆ λέγειν τοὺς νόμους οὔ ;
سقراط
بنابراین چه [ می‌شود ] اگر قوانین بگویند : « ای سقراط , و آیا این هم‌سگالی بین ما و نیز تو بود , یا بر این تصمیم‌هایی که دولت‌شهر گرفته پایبندی ؟ » حال اگر از گفته‌های آنان شگفت‌زده می‌شدیم , شاید می‌گفتند که « ای سقراط , حیرت‌زده مشو از گفته‌های ما بلکه پاسخ ده , از آنجاییکه نیز به بکارگیری پرسش و پاسخ خو گرفته‌ای . پس دریاب , چه گله‌ای از ما و دولت‌شهر داری که در صدد نابودساختن ما هستی ؟ مگر ما تو را نخست به بار نیاوردیم , و به واسطه ما پدرت با مادرت پیوند زناشویی بست و تو را به دنیا آورد ؟ حال بگو هر گله‌ای را که داری , از آنانی از ما , از قوانین پیرامون این پیوند زناشویی , که دربردارنده کژی اند ؟ » « گله‌ای ندارم , » اذعان خواهم کرد . « یا از آن [ قوانینی ] که پیرامون پرورش و نیز آموزش زادگان هستند که تو نیز طبق آن رشد یافته‌ای ؟ آیا به خوبی روا نمی‌دارند قوانین گذارده شده ما برای این [ امر ] با توصیه کردن به پدر تو , که تو را در هنرهای ذهنی و جسمی آموزش دهد ؟ » خواهم گفت , « به خوبی » . « خُب . اما از هنگامیکه به دنیا آمدی و هم پرورش یافته‌ای هم آموزش دیده‌ای , همانا نیز از نخست می‌توانی بگویی که زاده و برده/زیر دست ما نیستی , هم خودت و نیاکان‌ات ؟ و اگر این چنین باشد آیا می‌پنداری ما و تو از حق مساوی برخورداریم , و هر آنچه که ما آهنگ/قصد کنیم که با تو انجام دهیم , می‌پنداری مقابله به مثل با آن برای تو نیز به حق/دادگرانه/عادلانه/منصفانه است ؟ یا همانا گویی تو در مقابل پدرت و در مقابل زبردست [ ات ] , اگر تو را کسی بود , از حق مساوی برخوردار نبودی , که هر آنچه که متحمل شدی آن را نیز تلافی کنی , نه جواب تحقیر/توهین را دادن نه درآویختن/گلاویز شدن حین زد و خورد نه بسیاری از این قبیل : حتی آیا در قبال زادبوم و قوانین قادر خواهی بود , که , اگر ما با باور به عادلانه بودن [ آن ] قصد نابود ساختن تو را داشته باشیم , و اما تو عزم کنی در حد توان خود از ما , قوانین و زادبوم انتقام گیری , و بگویی با دست زدن به این [ کار ] عادلانه عمل کرده‌ای , تویی که در حقیقت با اخلاقیات سروکار داری ؟ یا چنین خردمندانه است که تو غافل شدی که زادبوم از مادر و پدر و همگی نیاکان دیگر محترم‌تر , شریف‌تر و مقدس‌تر هستند و نیز در جایگاه والاتری نزد ایزدان و آدمیانی که در ذهن شان می‌گنجد [ قرار دارند ] , و نیز باید از زادبوم خشمگین بیش از پدر مهابت داشت و سر تعظیم فرود آورد و مدارا کرد , و یا متقاعد کرد یا انجام داد آنچه را که فرمان دهد , و رنج کشید اگر فرمان بدهد هر نوع سختی کشیدنی را در خاموشی تحمل کنی , حتی اگر مورد ضرب و شتم قرار گیری یا به بند کشیده شوی , یا به سوی جنگی که فگال گشته یا کشته شوی فراخواند/هدایت کند , آن را بایستی انجام داد , و این عادلانه است , و نباید تسلیم شد و نه عقب‌نشینی کرد و نه از دیدبانی/قرارگاه فرار کنی , و اما در جنگ و در دادگاه و همه‌جا هرچه را که دولت‌شهر و زادبوم فرمان می‌دهد بایستی انجام داد , یا آن‌ها را متقاعد کنی به چیزی که عادلانه می‌نماید : اما اعمال خشونت ناپارسائی است چه به مادر چه به پدر , اما با این حال این [ خشونت ] به زادبوم بسیار پست‌تر است ؟ » چه گوییم در خصوص این , ای کریتون ؟ حقیقت را می‌گویند قوانین یا نه ؟

( 5 ) 1% GRC
( 488 ) 99% GRC - FAR

( 606 ) 95% GRC - FAR
( 32 ) 5% FAR